تحليل محمدرضا تاجيک از ناآرامي‌هاي اخير؛ امروز فاش مي‌گويم
روشنگری
يادبگير، ساده‌ترين چيزها را براي آنان كه بخواهند يادبگيرند هرگز دير نيست

تحليل محمدرضا تاجيک از ناآرامي‌هاي اخير؛ امروز فاش مي‌گويم

/شايد بازهم اتفاق بيفتد؛ راديکال‌تر، وسيع‌تر و بن‌افکن‌تر


‌شما اشاره کرديد که اين حرکت، موج‌گونه است. الان تا حدودي اين موج فروکش کرده است، فکر مي‌کنيد اين وضعيت تا چه زماني ادامه پيدا مي‌کند؟ آيا دوباره ممکن است که اين شکل از اعتراضات بروز پيدا کند؟ يا خاتمه اين وضع را خاتمه اين اعتراض‌ها مي‌توان قلمداد کرد. پيش‌بيني شما از اين وضع چيست؟

محمدرضا تاجيک: به قول آن بزرگ روزنامه‌نگار که زمان قاجار تحت عنوان «فاش مي‌گويم»، مطلبي نوشت، من امروز فاش مي‌گويم که تا بستر رويش و زايش چنين شورش‌هايي مرتفع نشود، در آينده بايد منتظر خيزش‌هاي راديکال‌تر، وسيع‌تر و بن‌افکن‌تر و شالوده‌شکن‌تر از آن چيزي باشيم که امروز تجربه کرديم. اين نهال بر زميني روييده است؛ اين نهال در اين زمين، امکان روييدن و تناورشدن داشته است. اين زمين با مختصات خود سرجاي خود است. اما مشکل اين زمين چيست؟ اين زمين، از يک جهت، آفت‌زده است. به قول روزنامه‌نويس «صور اسرافيل»، اين زمين دچار انواع بيماري‌ها و آفت‌ها است. از جانب ديگر، بالاخره در اين فضا مردمي مي‌زيند؛ مردمي که دچار مشکلات جدي هستند. مشکلاتي که عبارت‌اند از آنومي يا بيگانگي‌هايي که جامعه امروز ما را دربر گرفته است. يکي از اين آنومي‌ها بيگانگي سياسي است که مردم ما امروز آن را حس مي‌کنند. ديگري احساس بي‌قاعدگي سياسي و نيز مهجوري سياسي، يا بي‌معنايي سياسي، حقارت و رؤيت‌ناپذيري است. احساس بي‌اعتمادي و نارضامندي، احساس بي‌عدالتي جنسيتي، قومي، اقتصادي، اجتماعي، نسلي و شغلي، همه اينها روح جامعه را آزار مي‌دهد. در اين بستر است که چنين نهالي روييده و تناور مي‌شود. اگر امروز نينديشيم براي فردايي که آرامشي برقرار خواهد شد، اين پلاک‌هاي سنگين که در اثر اين واقعه نيمه‌گشوده شدند، اگر که بسته شوند و به خواب عميقي بروند، نبايد فراموش کرد که اين بستر همچنان حضور دارد و براي رويش چنين نهالي مهياست. هيچ دليل منطقي، عقلي و تاريخي‌اي وجود ندارد که ما فرض کنيم که به پايان ناآرامي‌هايي از اين دست رسيديم.

‌اين بستر در طول تاريخ ايجاد شده است. چرا به يک‌باره در چنين مقطعي اين اعتراضات ظهور مي‌کند؟ مثلا چند ماه قبل از اين، بخش زيادي از مردم در انتخابات شرکت کردند تا از آن مسير مطالبات را پيگيري کنند. پس جنس معترضان چيست؟ اينها از اصلاحات تدريجي و صندوق رأي دل بريده‌اند؟ يا حتي ممکن است رأي هم داده باشند اما چون فکر مي‌کنند صدايشان شنيده نشده، حالا که بستري فراهم شده است وارد خيابان شده‌اند؟ جنس اين اتفاق با اين فاصله از اوايل سال جاري چيست؟ بعضي‌ها مي‌گفتند، اينها تحريمي هستند. اصلا اين تقسيم‌بندي را قبول داريد يا فکر مي‌کنيد نوعي از تقليل‌دادن سطح بحثي است که پيش آمده است؟

محمدرضا تاجيک: ببينيد! من قبل از سال ٨٨، مطلبي با عنوان «شورش موقعيت» نوشته بودم که برداشت‌هاي مختلفي هم از آن صورت گرفت. در آن مطلب گفته بودم که گاهي موقعيت، شورش مي‌کند. موقعيت، کنشي جمعي را در يک لحظه خاص تاريخي طلب مي‌کند؛ حالا وقتشه! نه اينکه اين علل و عواملي که باعث رخ‌دادن اين پديده شدند، قبلا وجود نداشتند. بلکه وقتش نبوده، روزنه‌اي باز نشده بوده است؛ جرقه‌اي زده نشده و اين سطح از آمادگي و همبستگي، عصبانيت و تنفر، وجود داشته اما انباشته نشده، متراکم و متقاطع نشده است. شکاف‌هاي اجتماعي چه زماني موجب بحران مي‌شوند؟ زماني که متقاطع و متراکم بشوند. وقتي شکاف‌هاي متعدد وجود دارد، اما هنوز متقاطع و متراکم نشده، نمي‌تواند بستر را براي يک خيزش فراهم کند. اين نارضايتي و تراکم تنفر، عصبانيت، حقارت، دگربودگي و.. در يک‌جا جمع شده و در يک لحظه تاريخي جمع مي‌شود و آن لحظه تاريخي، خود را نمايان مي‌کند؛ يعني روزنه‌اي کفايت مي‌کند که دروازه‌اي گشوده شود. اين شرايط، شرايطي بود که در اين لحظه تاريخي حادث شد و ممکن است هر لحظه تاريخي ديگر را مجال بروز و ظهور دوباره خود قرار دهد. آن چيزي که بايد به آن هوشيار بود اين است که اگر اين شورش‌ها مثل يک تلنگري بود که ذهن و روان بعضي افراد را اذيت کرد، اگر مي‌خواهند دوباره اذيت نشوند و دوباره اسير چنين موضوعي نشوند، لطفا بستر را به گونه‌اي تمهيد و تدبير کنند که دوباره شاهد چنين پديده‌هايي نباشيم.

‌جريان اصلاح‌طلب سعي کرده خود را در جايگاه اپوزيسيوني قرار دهد که صداي منتقدان باشد با رويکرد اصلاحي، فکر مي‌کنيد اين جريان با اين بدنه معترض بايد چه رفتاري داشته باشد؟ آيا بايد در تاکتيک‌ها يا حتي در راهبردهاي خود تغييراتي را داشته باشد. در حقيقت مواجهه اين جريان با اين پديده چه بايد باشد؟

محمدرضا تاجيک :ببينيد! در نخستين گام بايد بپذيريم در متن و بطن اين خيزشي که در جامعه اتفاق افتاد، نوعي عبور از مناسبات و جريانات مرسوم وجود داشت. به يک بيان، چنين کنشي را که در جامعه ديديم، واکنشي در مقابل کنش خودمان بود. درحقيقت به نحوي در حال برداشت آن چيزي هستيم که در اين سال‌ها کشتيم؛ حکايتي هست.

مي‌گويند: افسر آلماني از نمايشگاه نقاشي پيکاسو ديدن کرد. اما به يک نقاشي خيره شد و نوعي آشوب مدرن را در آن ديد. به پيکاسو گفت اين کار شماست؟ او هم در جواب گفت: نه. اين کار شماست!

در حقيقت آشوبي که در تابلوي نقاشي امروز ما نقش مي‌شود، کار نقاشي نيست که کف خيابان است، بلکه کار ماست. در حقيقت حکايت آن نقاشي است که تصوير معشوق خود را طراحي مي‌کرد. از او مي‌پرسند که آيا تلاش مي‌کني نقاشي تو شبيه معشوقت شود؟ مي‌گويد نه! سعي مي‌کنم معشوقم شبيه نقاشي شود!

ما ديرزماني است که تلاش کرديم جامعه شبيه نقاشي ما شود. تلاش نکرديم که نقشي از جامعه بکشيم که شبيه جامعه باشد. بلکه تلاش کرديم که جامعه شبيه نقاشي ما شود. براي اينکه اين فرايند شبيه‌شدگي حاصل شود، خشونت‌هاي کلامي، فرهنگي و گفتماني ورزيديم. اينها انباشت شد و يک جايي سر باز کرد. در شرايط کنوني، اگر اصلاح‌طلبان، خصوصا اصلاح‌طلبان رسمي، آنهايي که جزئي از قدرت و بازي قدرت هستند، به تعبيري اصلاح‌طلبان حکومتي؛ اگر در نقاشي نقش، سهمي داشتند، اگر بخواهند از زير بار هجمه‌هايي که در رهگذر اين خيزش متوجه آنها شد، موفق بيرون بيايند و کماکان به عنوان آلترناتيو و نيروي هژمونيک دهه پنجم ايفاي نقش کنند، چهارراه پيشِ‌روي دارند... .

 

من به‌عنوان يک دانش‌آموز سياست مي‌خواهم بگويم که فرداي بعد از اين وقايع در کشور ما، فرداي ديگري است. بي‌ترديد، تاريخ ما با اين وقايع ورق مي‌خورد. اگر مي‌خواهيم اين فردا، آن‌گونه رخ بنمايد که ما مي‌پسنديم و رخ زيباي خود را به ما نشان دهد، نبايد همان‌گونه که گفتم، با به‌محاق‌رفتن وقايع، ما نيز به تعطيلات تاريخي برويم. کار ما به صورت جدي از حالا شروع شده است. اگر در تعطيلات تاريخي هم بوديم، بايد اين تعطيلات را رها کنيم و برگرديم. بنشينيم و ببينيم چگونه مي‌توانيم تدبير و تمهيد کنيم که اين وقايع ققنوس‌وار از خاکستر خود برنخيزد.

منبع: شرق



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: پنج شنبه 5 بهمن 1396برچسب:,
ارسال توسط امید
آخرین مطالب